بررسی انواع مرمت و سبک های آن/معماری
این هنر که شاخهای آمیخته از
دانش، تکنولوژی، مهندسی و هنر معماری میباشد شامل شکلها و سطوح گوناگونی
از پژوهش و تحقیق در باب هنر و معماری تاریخی است و در مقیاسهای گوناگونی
میتوان آنرا تعریف و معنا کرد.
تعاریف عام مرمت
مرمت واژهایست کلی و مشخص، مداخلههای فنی-عملی که به منظور تضمین تداوم زمانی یک اثر هنری صورت میگیرد.
تعریف مفاهیم مرمت
مهمترین مفاهیم به کار رفته در مرمت شامل نوسازی، بهسازی و بازسازی است که روی هم مداخله را معنا میکنند.
بهسازی
سلسله
اقداماتی که به منظور بهبود کالبد در کوتاهمدت صورت میگیرد و شامل چهار
اقدام تعمیرات، حفاظت، حمایت و استحکام بخشی بوده که روی هم مفهوم فیزیکی
بهسازی را توانبخشی معنی میکنند.
نوسازی
مجموعه اقداماتی که ساختارهایی نو را به جای بناهای قدیمی مینشاند یا جلوه بسیار نو به آن میدهد.
بازسازی
به معنای بازسازی مکانیکی و بدون در نظر گرفتن ابعاد فکری و نظری نو پردازی یک وضعیت ساختاری معماری و یا شهرسازی تخریب شده است.
انواع مرمت و سبک های آن
از سال ۱۸۴۰ به بعد، رفته رفته دو نوع نظریه مرمت به وجود آمد:
یک مرمت که عبارت بود از حفاری بناهای دوران کلاسیک،
سوارکردن اجزا و المانهای آنها و نیز فرم دادن به این بناها جهت بازدید
سیاحان و مطالعه محققین که به آن مرمت علمی و آرکئولوژیک میگویند. بناهای
نوع اول مربوط به دوران کلاسیک خصوصاً یونان و روم هستند بنابراین عملکرد
آنها در طی تاریخ عوض شده و فقط جهت مطالعه و تحقیق نگه داری میشوند.
نوع
دوم مرمت که در آن مرمت کننده به خود اجازه میدهد قسمتهایی از بنا را که
از بین رفته و یا اصلاً وجود نداشته با فانتزی خود مجدداً در بنا به وجود
آورد و بازسازی کند که به آن مرمت آرتیستیک و یا هنری میگویند. بناهای نوع
دوم مربوط به دوران گوتیگ و رنسانس و غیره میشوند.
تممیز
و تشخیص و تقسیمبندی هدفها و نیازهای بنیادی گونه گونی که محرک اصلی
مرمت معماری اند، برحسب تفاوتهایی که با هم دارند به اتکاء تجارب موجود و
مباحثی که کم یا بیش در کتب و نشریههای معتبر مربوط به مرمت معماری
آمدهاند، نمایانگر و روشنگر روشهای شناخته، ثبات یافته و قابل تعمیم مرمت
معماری اند.
این تقسیمبندی عبارت است از:
مرمت حفاظتی
هدف
اصلی آن نگه داری و حفاظت از بنا است. در مرمت حفاظتی میزان مداخله در شکل
و شرایط موجود تا آن اندازه است که بتواند استمرار شباهت بنای مرمت شده را
در وضع موجود آن نسبت به وضع پیشین اش به دست دهد. در این روش ادعایی بر
انجام تصمیم فوقالعادهای چه فنی چه هنری فلسفی وجود ندارد.
مرمت تکمیلی یا الحاقی
بازسازی
بخشهای از دست رفته بنای قدیمی به منظور تکمیل موجودیت کالبدی و کاربردی
بنا و به خاطر شرکت دادن آن در زندگی عمومی محیط صورت میگیرد.
باززندهسازی یا مرمت تاریخی
به
این ترتیب که نقش تاریخی بنا تعیین کننده چگونگی مرمت خواهد بود. درعمل،
این نوع باززنده سازی از راه در هم آمیختن آناستیلوزی، آزاد کردن بنا از
بخشهای غیر اصیل ونیز مرمت تکمیلی شکل میگیرد.
مرمت استحکامی
مداخله در وضع کالبدی بنا برای استحکام بخشیدن و تضمین پایداری مجموعههای ساختمانی صورت میگیرد.
مرمت جامع
در
این نوع مرمت اقدامات برای برپایی و حفاظت و باززنده سازی بنا انجام داده
میشود و ممکن است تمام سبکها مورد استفاده قرار گیرد. در این نوع مرمت
علاوه بر برپایی و نگهداری بنا، عملکرد و احیای ان بنا نیز اهمیت دارد.
دوره های تاریخی مرمت
مرمت در قرون وسطی
۱- بازسازی از نظر شکل و فرم ۲- توجهی به اصول زیباشناسی و مسائل باستانشناسی نمیشد.
مرمت در دوره رنسانس
۱-
استفاده از اثر به صورت مدل ۲- دستکاری در بنا امری عادی بود (افزدون و یا
تکمیل قسمتی) ۳- اصل زیبایی مد نظر معمار بوده ۴-معماران این دوره عقیده
داشتند بنای تاریخی را آنچنانکه میبایست باشد (و به عللی ناقص مانده) باید
تکمیل نمود.
مرمت در دوره باروک
اهمیت
به بخش مرمت شده بصورتیکه اصل اثر در درجه دوم اهمیت قرار میگرفت. در این
دوره اختیارات زیر را برای مرمت کننده داده بودند: ۱- خلق اثر جدید بخاطر
بهرهگیری از خصوصیات معماری زمان مرمت ۲- تکمیل اثر هنری با استدلال: ممکن
است روزی چنین بوده باشد. ۳- استفاده ازکارهای هنری جدا شده از اثر بصورت
عامل تزئینی یا دکور.
مرمت در دوران انقلاب صنعتی
هنرهای
سهگانه این دوران (معماری ـ نقاشی ـ مجسمهسازی) بخاطر اینکه به روی
ماهیت اشیاء و تجربه گذشتگان بنیانگذاری شدهاند بصورت یک طبیعت ثانی
درآمدهاند.
سیستم معماری کلاسیک: خصوصیات لازمی راکه ماوراء محدودیتهای تاریخی قرار دارند در یک کار بخصوص متجلی میسازد.
در سال ۱۷۳۰م بررسی آثار ماقبل تاریخ در پاریس مورد بحث قرار گرفته شد.
در سال ۱۷۳۲م اولین موزه عمومی مجسمههای باستانی در رم در «کامین دولیو» افتتاح شد.
در سال ۱۷۳۹م مجموعه واتیکان در معرض دید عموم قرار گرفت.
در سال ۱۷۵۰م مجموعههای هنری در پاریس و لوکزامبورگ در معرض تماشای عموم قرار گرفت.
مکتب «هیستوریسیزم» را میتوان به عنوان لغو ضمنی فرهنگ رنسانس شناخت. یکی از نتایج مستقیم این مکتب تقسیم وظایف معمار است.
در
این دوران به عکس قرون وسطیکه طرح از روی مدل اجرایی بوجود میآمد، اکنون
اجرا میتواند خود را با طرح منطبق ساخته و از این راه به هماهنگی برسد.